سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تکنولوژی های جدید استفاده شده در سمعک

تمام انواع دانش مفهومی (از جمله چیزهای اختصاصی که شما در مورد مرجع کلمات می دانید) قیمت سمعک مستقل از مدخل های واژگانی ذخیره شده است. توجه کنید که شما مفاهیمی را می دانید که لغتی برای آنها بلد نیستید، احتمالا برای شیاری که در زیر بینی و بالای لب بالایی تان وجود دارد هیچ واژه ای نمی شناسید اما در مورد آن می دانید (این را به نام philtrum می شناسند). زبان های مختلف برای نامیدن مفاهیم یکسان روش های متفاوتی دارند. برای مثال در انگلیسی بین fingers و toes تمایز قائل هستیم اما در اسپانیایی به همه آنها dedos گفته می شود.

علاوه بر ذخیره اطلاعات مربوط به معنی کلمه، اندوخته واژگانی حاوی اطلاعات زیادی راجع به ویژگی گرامری لغات است. برخی از این اطلاعات morphosyntactic و برخی دیگر morphophonological هستند.هر لغت در اندوخته واژگانی باید به عنوان جزئی از گفتار شناسایی شود و می تواند content word یا function word باشد. Content words شامل اسامی، فعل ها، صفات و قیدها هستند و به آنها open class words نیز گفته می شود زیرا تعداد نامحدودی از آنها را می توان به lexicon اضافه کرد. Function words انواع مختلفی از مارکر های گرامری هستند - از جمله حروف اضافه ، حروف ربط، حروف تعیین و غیره - و به آنها closed class words نیز می گویند زیرا نمی توان function words جدیدی به اندوخته واژگانی یک زبان اضافه کرد. واژه های Content و function به طور جداگانه در مغز ذخیره می شوند و در زمان درک جمله به طرز متفاوتی مورد دسترسی هستند. Function words نقش مهم و ویژه ای در فراهم آوردن سرنخ های مربوط به ساختار جمله دارند، زیرا آنها عبارت ها را معرفی می کنند و اغلب مرز هایی بین بندها و جملات پیچیده مشخص می کنند. برخی از Function words به خودی خود معنی بسیار ناقصی دارند. کلمه and چه معنایی دارد؟ در مورد to در جمله John wanted to go چطور؟ سایر Function word ها کمی معنی دارند هرچند چنین معانی تنها سایر اجزای جمله را ارتباط می دهند، مانند حروف اضافه ای مثل in و on و under یا توابع ربط مانند while ، although و since.

 

منبع:

https://tehransafir.com/%d9%82%db%8c%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9/


دوراهی استفاده کردن یا نکردن سمعک برای افراد کم شنوا

تمامی مثال ها کیفیت عجیبی با خود دارند سمعک زیمنس هوشمند زیرا یکی از برهان های فعلشان از محدودیت های انتخابی فعل تخطی می کند. برای مثال، فعل cry به یک فاعل حیوانی نیاز دارد در حالی که فعل disperse به فاعلی نیاز دارد که به یک گروه مربوط شود. telephone مفعول مستقیم عجیبی برای فعل assertاست. telephone ها چیزی نیستند که کسی بتواند آنها را assert کند. محدودیت های انتخابی می توانند مورد نوآوری قرار بگیرند، مانند مثال 29. فعل grow به طور معمول با فاعل های مستقیمی مانند گیاهان به کار می رود و نه انسان ها یا چیزهای سخت یا انتزاعی. با این وجود در موقعیت های خاصی مانند مثال 29 یک جمله‌ی کاملا مناسب است. (علامت سوال پیش از جمله 29 نشان می دهد که این جمله marginally grammatical است، یعنی می توان صحت گرامری آن را مورد سوال قرار داد.)

مانند سایر جنبه های معناشناسی واژگان، محدودیت های انتخابی بر اساس معانی پایه ای کلمات استوار هستند و نه خصوصیات ویژه آنها. در مثال Bill که خواهرش Jane از گربه ها می ترسید، جمله ای مانند Jane petted the cat برای Bill عجیب خواهد بود زیرا گربه ها موجوداتی نیستند که Jane بخواهد به عنوان حیوان خانگی نگهداری کند. تمام گویندگان زبان انگلیسی عجیب و غریب بودن جملات 26 تا 28 را تشخیص می دهند اما فقط Bill متوجه می شود که جمله Jane petted the cat عجیب است.

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%b2%db%8c%d9%85%d9%86%d8%b3-%d8%b3%db%8c%da%af%d9%86%db%8c%d8%a7-%d8%a2%d9%84%d9%85%d8%a7%d9%86/


مهمترین دلایل استفاده از سمعک برای افراد کم شنوا

جمله اول (  25a) ساختار ساده‌ی فاعل - فعل - مفعول دارد فروش سمعک که در فصل قبل توضیح داده شد. در مقابل ، جمله دوم (25b) ساختار پیچیده ای دارد: the boys are rowdy یک جزء جمله‌ای است که برهان فعل knows می باشد. شکل 2.10 دو ساختار محتمل برای ادامه‌ی Mirabelle knows the boys را نشان می دهد.اگر از کسانی که psycholinguistics می خوانند خواسته شود تا ابهام ساختاری جمله را پیدا کنند اغلب می توانند. اما در گفتگوهای روزمره به ندرت متوجه این ابهامات می شوند. ابهام ساختاری متغیر مهمی است و ارتباط نزدیکی با آسانی فهم جمله دارد.توانش زبانی علاوه بر آگاهی از گرامر شامل آگاهی از اندوخته واژگان نیز می شود. اندوخته واژگانی اساسا یک فرهنگ لغت درونی است که شامل تمامی لغاتی است که فرد می داند و تمام اطلاعات زبانی که به آن لغات مرتبط است. همانطور که خواهیم دید، هر کدام از مدخل های این اندوخته با اطلاعات بسیاری همراه است: اطلاعاتی در مورد معنی کلمه، اطلاعاتی در مورد morphosyntax و اطلاعات مربوط به مورفولوژی کلمه.

یک مدخل واژگانی شامل اطلاعاتی در مورد معنی اصلی کلمه است که به آن معناشناسی واژه می گویند. معنی یک کلمه حاوی عناصری است که برای تمایز آن از سایر کلمات مورد نیاز است و علم معانی که بین تمام گویندگان آن زبان مشترک است. گمان می شود که اطلاعات ویژه جزء اطلاعات معناشناسی موجود در اندوخته واژگانی فرد نباشد. فرض کنید که خواهر Bill به نام Jane از گربه ها می ترسد. اندوخته واژگانی  Billاز لغت گربه حاوی اطلاعاتی است مبنی بر اینکه گربه ها پستانداران کوچکی هستند که چهار پا و دم و سیبل دارند، ولی در مورد اطلاعاتی که باعث ترسیدن Jane می شوند چیزی وجود ندارد. این اطلاعات را در ذهن خود دارد اما اینها در مخزن کلی اطلاعات راجع به کلمه ذخیره خواهند شد و نه در lexicon . توجه داشته باشید که تمام گویندگان زبان انگلیسی بازنمایی های بسیار مشابهی از معانی کلمه cat دارند ولی آگاهی حقیقی آنها نسبت به آن متفاوت است. جمله ای مانند Jane saw the cat اطلاعاتی ندارد که نشان دهد Jane از گربه می ترسد. اما Bill به دلیل دانش خصوصی که از این کلمه دارد می تواند دریابد که او ترسیده است.مدخل های Lexical حاوی اطلاعاتی در مورد محدودیت های انتخابی کلمه (selectional restrictions) است. این ها محدودیت هایی هستند که کدام کلمات می توانند با بقیه کلمات تزکیب شود. مثال های زیر را در نظر بگیرید.

منبع:

https://tehransafir.com/%d9%82%db%8c%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9/


تفکرات غلطی که درمورد نحوه استفاده از سمعک وجود دارد.

مثلا انگلیسی جزء گروه بزرگی از زبان ها است خرید سمعک اینترتون که برای عملکرد های گرامری از ترتیب فاعل - فعل - مفعول یا اصطلاحا SVO استفاده می کند. در حالی که زبان ژاپنی جزء گروه بزرگی از زبان ها است که از الگوی فاعل - مفعول - فعل استفاده می کنند (SOV). 

به تفاوت های عمده بین دسته های مختلف زبانی "پارامتر های تفاوت" گفته می شود (parameters of variation). این موضوع چطور با فرضیه UG سازگار است؟ گرامر همگانی (UG) مجموعه ای از ویژگی ها و اصول کلی سازمانبندی و عملکردی را شامل می شود که باید در تمام زبان ها مشابه باشند. مثلا تمام زبان ها هجاهایی دارند که از واکه ها تشکیل شده، تمام زبان ها جمله هایی دارند که فاعل، فعل و مفعول دارد. گرامر همگانی محدوده ای از موقعیت های مختلف را که در زبان مجاز هستند (یا تغییرات پارامتریکِ ممکن) را مشخص می کند. به عنوان مثال، زبان ها اجازه می دهند که هجای خوشه همخوان نهایی ساده یا پیچیده باشد، زبان ها نقش های گرامری را بوسیله مورفولوژی یا ترتیب کلمات مشخص می کنند. بر این اساس، تمامی زبان های بشری باید اصول سازمانبندی کلی که UG مشخص کرده پیروی کنند و تنها به شکلی که UGمشخص می کند با هم تفاوت داشته باشند.

سومین مشخصه همگانی زبان بشری این است که هر کدام از آنها دارای اندوخته واژگانی (lexicon) هستند. اندوخته واژگانی مجموعه ای از کلمات یک زبان است و بیشتر ویژگی های خاص هر زبان در همین واژگان است که وجود دارند. با این وجود واژگان همه زبان ها حاوی اطلاعات مشابهی است (مثل تلفظ، معنی، نقش دستوری و...) و واژه ها نسبت به یکدیگر به شیوه های مشابهی سازمانبندی می شوند. در انتهای این فصل هنگامی که برخی ویژگی های کلیدی اجزای فونولوژیک، مورفولوژیک و نحوی گرامر را توضیح دادیم مجددا به موضوع واژگان و سازمانبندی آن بر میگردیم.

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%a7%db%8c%d9%86%d8%aa%d8%b1%d8%aa%d9%88%d9%86/


افزایش توانایی افراد در استفاده از سمعک

جزئیات مربوط به زیرمجموعه های (subsystems) گرامر از زبانی به زبان دیگر متفاوت است خرید سمعک استارکی اما وجود این اجزای مستقل، نوع اطلاعاتی که در خود دارند و شکل و خصوصیات گرامر آنها در تمامی زبان ها مشابه است. این نکته برای زبان هایی با رسوم ادبی طویل و زبان های فاقد سیستم نوشتاری، زبان هایی با میلیون ها گوینده در سراسر دنیا، زبان هایی با تنها چند گوینده در یک منطقه کوچک، زبان هایی که از گفتار به عنوان فضای اصلی انتقال اطلاعات استفاده می کنند و نیز زبان هایی که از اشارات دست و صورت استفاده می کنند (زبان اشاره) به همان میزان صحت دارد. شکل کلی، زیر سیستم ها، سازمان بندی و عملکرد گرامر همگی جهانی و همگانی بوده و بنابراین در تمامی زبا ها مشترک هستند.

یکی دیگر از ویژگی های همگانی زبان انسان این است که گرامر ویژه هر زبان توسط چیزی به نام گرامر همگانی یا Universal Grammar (UG) محدود شده است. UG شامل اصولی کلی است که در تمام زبان ها مشابه اند و مشخص می کند زبان ها به چه طرقی می توانند متفاوت باشند. ویژگی های مربوط به زبان های خاص تنها به چند طریق محدود از هم متفاوتند و این تفاوت ها موجب شکل گیری دسته های بزرگی از زبان ها می شود که در زمینه یک ویژگی خاص با هم مشابه هستند. به عنوان مثال، بعضی زبان ها عملکرد های گرامری در جملات (فاعل، فعل و مفعول) را عمدتا از جنبه مورفولوژی مشخص و علامت گذاری می کنند و فرم کلمات را تغییر می دهند. مثلا در زبان آلمانی کلمه ای که معنی "the man" را می دهد اگر فاعل باشد به شکل der Mann، اگر مفعول مستقیم باشد den Mann و اگر مفعول غیر مستقیم باشد dem Mann خواهد بود. سایر زبان ها نقش های گرامری کلمات را با انواع و اقسام مرتب کردن آنها در جمله تعیین می کنند که اصطلاحا به آن word order گفته می شود. ترتیب متعارف کلمات از زبانی به زبان دیگر متفاوت است.

منبع: 

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%da%a9%db%8c/